حمل حقیقت و رقیقتنوع سوم از حمل یا هوهویت، حمل حقیقت و رقیقت است. ۱ - تعریف حمل حقیقتدر این حمل (که مثل حمل اولی و شایع، مربوط به ذهن و ساخته و پرداخته ذهن است.) ، موضوع و محمول در اصل وجود اشتراک دارند (یعنی وجه مشترک میان حقیقه و رقیقه، عبارتست از اصل وجود و صرف وجود. یعنی هر دو در اینکه وجود مشترکند و اختلافشان در شدت و ضعف وجودی شان است) و اختلاف آنها در کمال و نقص میباشد. وقتی وجود ناقص (رقیقه) بر وجود کامل (حقیقه) حمل میشود، [۱]
ترجمه و شرح نهایه الحکمه، شیروانی، علی، ج۱، ص۵۳۸، قم، نشر دارالفکر، اول، ۱۳۸۶ ش.
وجود ناقص فقط از آن جهت که کمالی را داراست بر موضوع خود حمل میشود و با بعد وجودی خود، حمل بر موضوع میشود. [۳]
رحیق مختوم، جوادی آملی، عبداله، ج۷، ص۱۰۵، قم، نشر اسراء، سوم، ۱۳۸۶ ش.
مثلا حمل علت بر معلول را حمل حقیقت بر رقیقت و حمل معلول بر علت را حمل رقیقه بر حقیقت گویند. در این حمل، همتا بودن محمول با موضوع و اتحاد (مفهومی یا مصداقی) آنها با یکدیگر شرط در صحت نیست. [۴]
رحیق مختوم، جوادی آملی، عبداله، ج۷، ص۱۰۵.
در کلمات متقدمین اثری از این نوع حمل نیست ولی به برکت رقتها و موشکافیهای فلسفی ملاصدرا دربارۀ مراتب اتحاد و هوهویت، از آن زمان کمابیش وارد بحث متاخرین شد. [۵]
رحیق مختوم، جوادی آملی، عبداله، ج۷، ص۱۰۴.
۲ - تفاوت حمل حقیقت با حمل اولیتفاوت این حمل، با حمل اولی و شایع در این است که در آن حملها، هرگاه مفهومی بر مفهوم دیگر حمل میشود (چه به لحاظ صرف مفهوم ذهنی موضوع و چه به لحاظ مصداق و وجود خارجی موضوع)، محمول با هر دو بعد وجدان و فقدان خود حمل میگردد و از همین جهت، با موضوع خود همتا است، ولی در این حمل، اگر محمول از آن جهت که کمالی را ندارد بر موضوع حمل گردد، بر کامل تر از خود نمیتواند حمل گردد و تنها بر همتای خود حمل میشود، پس محمول فقط با بعد وجودی خود بر موضوع حمل میشود. [۶]
رحیق مختوم، جوادی آملی، عبداله، ج۷، ص۱۰۵.
اگر گفته شود، با اینکه همتا بودن وجودی و مصداقی در این حمل شرط نیست، سر صحت این نوع از حمل چیست میتوان گفت: سر صحت این حمل در نحو خاصی از اتحاد است بدین صورت که حقیقت، همه کمالات رقیقت را داراست و رقیقت هم خارج از قلمرو حقیقت نیست. مانند علت و معلول که علت، همه کمالات معلول را داراست و معلول هم از حیطه حضور و اشراف او خارج نیست. [۷]
رحیق مختوم، جوادی آملی، عبداله، ج۷، ص۱۰۵.
در حمل معلول بر علت که حمل رقیقه بر حقیقه است، معلول نسبت به همان مقداری از کمال که داراست بر علت (به صورت لاشرط نسبت به کمالات علت) حمل میشود و علت که به شرط وجود کمالاتی افزون بر کمالات معلول است، با معلول جمع میشود. [۸]
رحیق مختوم، جوادی آملی، عبداله، ج۷، ص۱۰۶.
۳ - اهمیت حمل حقیقتاهمیت این نوع حمل این است که برخی از آیات و روایاتی که از احاطه و حضور فیض الهی در مخلوقات هستی خبر میدهد، تبیین دقیق و علمی شوند، مانند این کلام از امیر مؤمنان علی علیهالسّلام : «مع کل شیء لا بمقارنة و غیر کل شیء لا بمرایلة» «فیض خداوند با همه همراه است ولی در کنار هیچ یک از آنها نیست: و مغایر هر چیزی است بی آنکه از آن کاملا جدا باشد» او خداوندی است که با همه و در درون همه امور حضور دارد ولی محدود به حدود هیچ یک از آنها نمیشود و این خصوصیت حمل حقیقت و رقیقت است. [۱۰]
رحیق مختوم، جوادی آملی، عبداله، ج۷، ص۱۰۸.
این حمل در کلمات عرفا بدین صورت مطرح شده که به حق تعالی که از نقائص ممکنات عالم منزه است همان مخلوق است، اگر چه وجه تمایز آن دو، ممکن بودن مخلوقات و نقص آنها و وجوب وجود حق و کمال اوست. [۱۱]
الحکمة المتعالیه الاسفار العقلیه الاربعه، صدرالدین شیرازی، محمد، ج۲، ص۸۸، قم، مصطفوی، دوم، ۱۳۶۸ ش.
که فهم آن و وحدت وجود که از مهمترین مسائل فلسفی و عرفانی است، منوط به فهم این نوع حمل است. ۴ - پانویس
۵ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حمل حقیقت و رقیقت». |